کد مطلب:37408 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:32

گنجینه پرسمان » اهل بيت

علماء اهل سنت، چگونه به مسأله مباهله پرداختهاند؟

از ميان علما و دانشمندان اهل تسنن شصت نفر در كتابهاي خود درباره اين سرگذشت سخناني گفتهاند و نكاتي يادآور شدهاند كه برخي را ذكر ميكنيم:
1ـ مسلم بن حجاج در صحيح خود ـ كه دوٌمين صحيح از صحاح ششگانه است ـ مينويسد: «معاويه به سعد و قاص گفت: چرا علي را سب نميكني؟ جواب داد: به خاطر سه خصلتي كه علي داشت و من آرزو ميكنم كه يكي از آنها را دارا بودم. سپس پس از سخناني ميگويد: هنگامي كه آيه مباهله نازل گرديد پيامبر(ص) علي و فاطمه و حسنين ـ عليهم السلام ـ را خواست، وقتي همگي جمع شدند پيامبر(ص) گفت: «اَللٌهُمٌَ هؤُلاءِ أَهْلي» [آنان اهل بيت من هستند.] (صحيح مسلم 7/120)
2ـ حاكم نيشابوري در مستدرك خود ميگويد: اخبار متواتر از ابن عباس و غيره رسيده است كه پيامبر(ص) دست علي و حسنين را گرفت و فاطمه را پشت سر قرار داد و رو به هيئت نمايندگي نجران كرد و گفت:
«هؤُلاءِ أَبْناثُنا وَ أَنْفُسُنا وَ نِساءًنا فَهَلُمٌُوا أَنْفُسِكُمْ وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَكُمْ ثُمٌَ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلَ لَعْنَةَ اللهِ عَلَي الْكاذِبينَ» (مستدرك 3/150)
[اينان فرزندان و زنان و كساني كه مانند من هستند، شما نيز كسانيكه همانند شمايند و فرزندان و زنان خود را بياوريد تا مباهله كنيم و لعنت خدا را بر گروه دروغگويان بفرستيم.]
3ـ ثعلبي در تفسير خود مينويسد: «هنگامي كه پيامبر وارد صحنه مباهله شد حسين را در آغوش داشت و دست حسن را گرفته بود، و دخت گرامي او فاطمه پشت سر پيامبر و علي نيز پشت سر فاطمه گام بر ميداشتند در اين موقع اسقف نجران گفت:
«يا مَعْشَرَ النٌَصاري إِنٌي لأَري وُجُوهاً لَو سَأَلُوا اللهَ أَنْ يُزِيلَ جَبَلاً مِنْ مَكانِهِ لأَزالَهُ فَلاتَبْتَهِلُوا فَتُهْلِكُوا» (عمده ابن طريق/95)
[همكيشان من! من چهرههاي معصومي را مشاهده ميكنم كه اگر از خداوند بخواهند كه كوهي را از بيخ بكند، خدا دعاي آنان را مستجاب ميكند هرگز مباهله نكنيد زيرا نابود ميشويد.]
4ـ «زَمَخشري» در كشٌاف پس از نقل جملههاي ثعلبي ميگويد: اُسقفِ نَجران افزود به خدائي كه جان من در دست او است نابودي اهل نجران نزديك شده است اگر مباهله كنيد لباس انسانيت از بدن شما كنده ميشود و به صورت حيوانات مسخ شده در ميآييد و صحرا براي شما كانوني از آتش ميگردد و خداوند ريشه مسيحيان نجران را ميكند. (كشاف 1/193)
5ـ «ابن حجر» از محدٌث معروف عصر خود «دارقُطْني» نقل ميكند كه اميرمؤمنان روز شورايِ عمر، براي برتري خود بر اعضاي شورا با آيه مباهله احتجاج كرد و گفت: آيا در ميان شما كسي هست كه پيوند خويشاوندي وي با پيامبر از من نزديكتر باشد او را كه جان و نفس خود و فرزندان او را فرزندان خود وزن او را زنان خود معرفي كند، همه اعضاي شورا به تصديق علي(ع) برخاسته و گفتند: نه هرگز جز تو كسي را به اين خصوصيت سراغ نداريم. (الصواعق/154)

---

منشور جاويد ج 7
آية الله جعفر سبحاني